İLXAN
<$Saturday, December 23, 2006div>

قاشقاي ائلينده هالاي اويونجو

بازی هلی در ایل قشقائی




دکتر هاشم محمدی

اشاره:

رقص واژه‌اي عربي است كه پس از اسلام در ايران متداول گرديد و داراي مفاهيم و كاركردي مغاير با بازيها و حركات موزون آييني است. با وجود اينكه در فرهنگ نواحي عموماً جهت ناميدن اين نوع حركات موزون از عنوان بازي سود مي‌برند ولي پژوهشگران و مؤلفان فرهنگ و بر اساس سهوي رايج عنوان رقص را براي معرفي چنين بازيهايي آييني برمي‌گزينند.


بازي و حركات موزون در ميان ايل همانند ساير هنرها، سنتي است كه از ديرباز داراي اهمي‍ّت بوده و برخلاف رقصهاي زننده، ريتمهاي خاص و حركات موزوني دارد و تماشاگر با يك نگاه مفتون، وقار و سنگيني اين هنرپيشه زنده مي‌شود به خصوص كه با سكوتي كامل همراه با حركات موزون دستها و پرش دستمالهاي رنگين و گردش ملايم و گاهي سنگين گرد دايره‌اي مي‌چرخند، جلوة خاصي به ميدانِ رقص مي‌دهد.
شب هنگام كه پشته‌هاي بزرگ هيزم بر سنگ‌چيني مرتفع آتش زده مي‌شود و شعله‌هاي آن شعاع زيادي را منو‌ّر و روشن مي‌سازد و زنان و دختران در لباسهاي زيباي محلي (تركي قشقائي) همراه با رقص شعله‌ها گرد هم مي‌آيند، بيانگر عشق و علاقة مقدسي است به اين هنر، هنري بازمانده از نياكان خود.
در اين ميدان پرجوش و خروش كه هر آهنگي خاطره‌اي را زنده مي‌كند، حتي كهن‌سالان و كودكان ايل هم نمي‌توانند آرام بمانند. گاه زنان مسن با لباسهاي مشكي و زماني مادراني كه كودك خود را بر دوش گرفته و حتي دختربچه‌هاي خردسال از گوشه و كنار خود را به ميدان بازي مي‌رسانند تا اداي وظيفه نمايند. زنان و مادران كهن‌سال شركت خود در مراسم زيبا را نه براي تفريح و سرگرمي، بلكه براي انجام وظيفه و به پاس احترام به اين سنت و زنده نگه داشتن آيين و مقدسات خود، آن به‌جا مي‌آورند.

انواع بازي در ايل قشقائي

الف: چوب‌بازي كه با آهنگ جنگ‌نامه (نوعي آهنگ حماسي) اجرا مي‌شود و مخصوص مردان بوده و بين دو گروه كه حالت رقابت وجود داشته باشد، بسيار جالب و شورانگيز است.
در اين بازي كه حركات دست و پا مي‌بايست با آهنگ ساز و د‌‌ُه‍ُل مطابقت داشته باشد، نياز به تحرك زياد و تمرين و تيزهوشي و فراست دارد. فردي كه «پايه دفاعي» در دست دارد و چه فردي كه «چوبدستي محكمي» براي زدن ضربه در اختيار دارد، بايد با حركات سريع و چابك خود به همراه ريتم و آهنگ رقص، مبارزات خود را ادامه دهد. جنگ‌نامه از آهنگهايي است كه ناخودآگاه مردان ايل را از پير و جوان، كوچك و بزرگ به تكاپو و دفاع و مبارزه مي‌طلبد.

ب: بازي ه‍َل‍َي (هاله‌اي): (Hāli) يا(Halei)

اين بازي زنانه است و انواعي دارد ولي مردان محرم نيز گاهي در آن شركت مي‌كنند.
در اين نوع بازي اطراف آتشي بزرگ به صورت هاله‌اي رنگين حلقه زده و با دستمالهاي زيبا و رنگارنگ، زن و مرد، پير و جوان به همراه ريتم آهنگهاي نواخته‌شده حركات دست و پا را تنظيم مي‌كنند.

زيبايي اين حركات در جلوه و سنگيني و وقاري است كه در حين حركت رعايت مي‌كنند. لباسهاي زيبا پوشيده و حركات آرام و متين و سر به زير بودن آنان از مشخصات اين حركت است.
بازي ه‍َل‍َي با آهنگهاي مختلف تغيير مي‌كند و به نامهاي گوناگون و روشهاي مختلف اجرا مي‌شود كه متداول‌ترين آنها عبارت‌اند از:

1ـ ه‍َل‍َي سنگين (Halie- Sangin)

اين بازي از وقار و سنگيني خاصي برخوردار است. بسيار آرام و حركات دست و پا متناسب با آهنگ و مخصوص سال‌خوردگان و مادراني است كه در آرزوي روزهاي خوش عزيزان خود بوده‌اند. ميدان بازي بسيار وسيع و آهنگ رقص با وجود آرامي، هيجان‌آور است و حركات دست با نواي‌ِ ساز و حركات پا با ضربه‌هاي نق‍ّاره (د‌ُه‍ُل) جابه‌جا مي‌شود.

2ـ يورقا ه‍َلي (Yorgā – Halie) yorğa

از انواع بازيهاي زنانة ه‍َل‍َي است و چون ريتمي تند دارد جابه‌جايي و حركات دست و پا سريع و چرخش به گرد آتش و ميدان با سرعت بيشتري است به همين جهت افراد م‍ُسن كمتر در آن شركت مي‌كنند. كلمه يورقا (يورغا) در زبان تركي قشقائي به معناي تند و تندروي است.

3ـ ل‍َك يا ل‍َكي (Lak – Laki)

از انواع ديگرِ ه‍َل‍َي است كه در آن گامها بزرگ‌تر و بلندتر برداشته مي‌شود. سرعت حركت بيشتر از ه‍َلي سنگين است. حركات دست با حركات پا، يك توازن كلي دارند و بايد جابه‌جايي دست و پا با ضربه‌هاي نق‍ّاره (د‌َُه‍ُل) باشد. در واقع حركتي متوسط بين ه‍َلي سنگين و يورقا است و لك هم به همين معني است.

4ـ ه‍َلي ا‌ُوچ‌ْ باسما (Ōch –(ich) Basma)

از نمونه‌هاي ديگر بازي ه‍َل‍َي كه پس از هر سه حركت پا، دستها براي لحظه‌اي در حركت چهارم ثابت و ساكن مي‌شوند و همزمان با سكوت آهنگ، پس از سه حركت دست و پا و دستمال يك توقف كوتاه مي‌كنند و مجددا‌ً اين اعمال تكرار مي‌شود. اوچ يا ايچ به معناي عدد سه و باسما به معني حركت و در معناي كلي سه حركت و سه جنبش و بعد درنگ كوتاه است.

5ـ ه‍َل‍َي ب‍ِش باسما (Besh- Bāsma)

از انواع بازي ه‍َل‍َي كه پس از پنج حركت پا، دستها يك‌نواخت به سمت بالا مي‌ايستند. از بين اين پنج حركت پا، سه تا به سمت راست و دو تا به سمت چپ است. ب‍ِش در زبان تركي قشقائي به معني پنج و عدد پنج است و به معني همان پنج حركت است.

فلسفة بازي موزون ه‍َلي

محل بازي ميدان وسيع و بيشتر در دشتها و كنار مرغزارهاي سرسبز و پر از گ‍ُل و شكوفه است.
سنگ‌چين دايره‌اي شكل كه در آن هيزم مي‌ريزند و آتش مي‌زنند. در قديم هيزم اين آتش چوب درختان خوشبو و معطر بود و براي روشنايي بهتر و متصاعد شدن بوي خوش گردو در آتش مي‌ريختند و بيشتر جوانترها و خانواده‌ها اين كار را انجام مي‌دادند. اين سنگ‌چين در مركز و وسط ميدان قرار دارد.
ابتدا باندي مسن (50 تا60 ساله)‌وبلند قامتي، با دو دستمال در دست، آرام و موقر به سوي ميدان به حركت درمي‌آيد. متانت و ا‌ُبهت راه رفتنش همه را به تحسين وامي‌دارد. چون پير و مريدي كه سالكان را به خود مجذوب مي‌كند. در چند قدمي سنگ‌چيني كه هنوز آتش نيم‌سوزي دارد مي‌ايستد. نگاهي به اطراف خود مي‌اندازد و منتظر نواختن صداي طبل نوازنده مي‌گردد.

زنان و دختران ايل كه با لباسهاي زيبا و رنگارنگ خود در سيه چادر بزرگي مجتمع بوده‌اند، به تدريج با صف مرتب و زيبايي به او مي‌پيوندند و كم‌كم در اطراف سنگر يا همان سنگ‌چين به شكل دايره‌اي كامل شروع مي‌شود.

دايره‌اي كه گويي فلك با پرگار خود، طبيعي، زيبا و رنگارنگ ترسيم نموده است و مركز دايره با گرمي و زيبايي و شعله‌هاي رنگارنگ آتش به خود مي‌بالد. آهنگ ه‍َ‍ل‍َي شروع مي‌شود. ابتدا ه‍َل‍َي سنگين نواخته مي‌شود تا جمعيت به تدريج آماده شوند و پس از آن ه‍َل‍َي متوسط شروع مي‌شود كه پاها محكم‌تر به زمين كوبيده شوند و دستها با سرعت بيشتري به هوا پرتاب گردند.

كوبيدن پاها در زمين سركوبي شيطان و نفس ام‍ّاره و سركوب كردن تمايلات شيطاني و خواهشهاي نفساني است كه از ناسوت و ناسوتيان است و بالا بردن دستمالها و دستها نشانة طلب نفس مطمئنه از ملكوت و ملكوتيان است. آنها از صاحب السماوات مي‌خواهند كه روح الهي بر دستمالهايشان بدمد و در هنگام پايين آمدن، ارواح طيبه را نثار جامعه و اطرافيان خود بنمايند.

صاحب السماوات در زبان تركي قشقائي «گؤك تاري» (Goeck tari) نام دارد كه در هنگام طلب بركت و بخشش و رحمت به‌ويژه نزولات آسماني به حضرت او متوسل مي‌شوند.

سرعت نواختن ضربات ساز و د‌ُه‍ُل بيشتر مي‌شود و آهنگ هيجان‌انگيزتر. دايرة زنان كوچك‌تر مي‌گردد و همگي در اطراف سنگر به صورت فشرده جمع مي‌شوند و طوا‌فوار با آهنگ ه‍َلي تند تا آخرين لحظه دور سنگر و سنگ‌چين آتش مي‌چرخند.

تماشاگران ايلي در چادرهاي اطراف، غرق تماشا و لذت از ديدن چنين صحنه‌هايي به وجد مي‌آيند. صحنه‌اي كه هيچ صنعتگر و هنرمند خل‍ّاقي جز خالق يكتا و بي‌همتا نمي‌تواند بيافريند.

هلي يا ه‍َلاي نوعي از بازيهاي آئيني در ايل قشقائي است كه به خاطر گرايش به آسمان و ملكوتيان تصويري از ماه (هلال يا هاله اطراف ماه) را در روي زمين به نمايش مي‌گذارند.

سنگ‌چين‌ِ مركز‌ِ ميدان، نماد ماه و دايره‌اي را كه بازيگران تشكيل مي‌دهند همانند هالة ماه است. در زبان تركي قشقائي، آي به معني ماه و (له) به معني با و همراه مي‌باشد. بنابراين (آيله) يعني با ماه و آنچه همراه ما باشد.

بعدها كلمة (آيله) به شكلهاي: هايله، هاله، هالاي و ه‍َل‍َي تغيير يافته است و رايج گشته و هنوز هم در زبان و ادبيات تركي و فارسي كاربرد دارد.

خرمن غلات را هم به خرمن ماه تشبيه مي‌كنند و به عمل خرمن‌كوبي هم هالاي (ه‍َل‍َي) گويند.
پس هالاي يا ه‍َل‍َي دو معني دارد، يكي هاله يا خرمن ماه كه در اطراف ماه قرار مي‌گيرد و به همين دليل اطرافيان و هواداران يك فرد را هم هالاي (ه‍َل‍َي) گويند.

و ديگري خرمن گندم و جو و امثال اينها و به معني خرمن‌كوبي كه بي‌مناسبت با كوبيدن و سركوب كردن نيست و در اصطلاح كوبيدن تمامي اميال شيطاني انسان كه به صورت رقص متظاهر گشته است.

در بيان ايده‌هاي آئيني و نظرات اسطوره‌اي و بيان هنري انسان شرقي و به‌ويژه در هند و نزد آرياييها و عارفان ايران و به طور كلي تفكر شرقي بازيهاي منطقه‌اي نقش اساسي دارند.
شيوا “Shiva” خداي كهن‌ و‌ِدايي، رقصيدن به شادي و غم را دوست داشت.

در اين حركات موزون گاه تنها و گاه با همسرش همراه بود. شيوا به هنگام رقص نماد حقيقت جهان فرورفته در هاله‌اي از نور و با جمعي از ارواح همراه مي‌شد و به گردش چشمي، اهريمنان و ارواح ناپاك را به هنگام رقص با قدرت روحاني خود تسخير مي‌كرد.

نيروهاي نهان در اين نوع رقصها عبارت‌اند از: 1ـ‌ آفرينش 2ـ ابقاء 3ـ توجه به آرامش جاوداني 4ـ سركوب نفس ام‍ّاره و تمايلات نفساني 5ـ رسيدن به حقيقت و مبدأ اصلي.

منابع:

1ـ زبان تركي قشقائي، اسدالله مرداني رحيمي ـ شيراز، انتشارات راهگشا، 1380.
2ـ اساطير هند، ورونيكا ايونس، ترجمة باجلان فرخي ـ تهران، انتشارات اساطير، 1377.
3ـ قاشقائي لوحه لري، حسين دوزگون ـ زنجان، انتشارات زنگان، 1377.