İLXAN
<$Friday, June 30, 2006div>

امجگله- امجكلي داغي

(کوه سرخ. کوهی واقع در جنوب منطقه تنگ چوگان کازرون شهر باستانی شاپور سلسله ساسانی)

کوه زيبايمان انقدر زيباست که وصفش به قلم نمی ايد. کوهی بلند و صخره های بلند اما قله اش همانند دشت ،دشتی صاف و قشنگ...

از بالايش کوه دنا پيداست، دنای که قله اش افتخار زاگرس نشينان است. فاصله ميان اين دو کوه به فاصله ميان سردسير و گرمسير طايفه کشکولی (قشقايی)ايست. جالب اينجاست که کوههای سرحدی را در بالای کوه گرمسيری (کوه سرخ) می توان ديد و ياد ياران، ياد رفتگان ،ياد مردان سرافراز ايلمان ،ياد شير زنان ايلمان را در خاطره زنده کرد.

کوه سرخ حتی مانند مادری مهربان که به بچه هايش شير می دهد دارای دو پستان است. که نامش را هم رويش نهاده اند، امجگله (به ترکی هم به همين مفهوم است) عجايب روزگار است، دو چشمه به فاصله يک متر اما يکی تلخ و ديگری شيرين. هر وقت که به کوهمان رفته ام ،آبش را نوشيدم آبی که در تورات و انجيل مظهر تعميد است را به صورتم زده ام و خستگی راه را از تن بدر کرده ام . برکتی که تمامی حيوانات از ان بهرمند می شوند ،حال يا اشرف مخلوقات يا کوچکترين موجودات. وای خدای من ! زمستانی انجا بودم ،هوای بارانی صاف شد. افتاب گرم گرمسيری تابيدن گرفت، رنگين کمان معروف که نشانه صلح خداوند با زمين است ، خودنمای می کرد. تپه سر سبز روبرويمان بخار می کرد واقعا بخار می کرد بخار از ان زبانه می کشيد. ساعتها به تماشا نشستيم و لذت برديم...

بادامهای کوهی گل کرده، صدای نک دارکوبی بر درخت بلوط که طنين انداز کوه می شود همانند صدای تيشه ای تنها که شنونده را فقط به ياد فرهاد کوه کن می اندازد. وای خدای من چه کرده ای !!! اين طبيعت را تمامی اجدادمان ديده اند و لذت برده اند ورفته اند... وای خدای من تو را سپاس به خاطر اين لحظه ها!!! ...

قطعه های برگزيده از شعر تيمور گردانی

ددم الله کوه سرخ داغ کمهر و کاکاندان اوجادور
امجگله سوينگ اشکفت طاق بستاندان اوجادور

کوه سرخ پياگاهلرنگنه دها تفنگ تاقلاماز
گچلرنگ پرکلاماز پازانلارنگ باقلاماز

سنه باخنده او گينلار گنه يادمه ديشيلار
چاره يوخوم, اه چکيرم, ايکی گزلرده جوشيلار