İLXAN
<$Monday, January 30, 2006div>

قشقائی ها از هر نظر متعلق به ملت ترک بوده و بعنوان یکی از ایلات جدا مانده از آذربایجان محسوب می شوند

هیچ کس دونیادا قارداشسوز قالماسون خدایا

بو یول گئده ر تبریزه،
او تبریز ِعزیزه

تاریم بیزه یول وئر،
بیز واراق اولکه میزه

بر همگان روشن است که برخلاف ادعاهای کذب مدعیان فارس زده و دروغپرداز،عموم جمعیت 40 میلیونی ترکهای ایران، با همدیگر هم خون ، هم زبان ، هم فرهنگ و هم دل هستند.

به گواهی اسناد صریح تاریخی قشقائی ها از هر نظر متعلق به ملت ترک بوده و بعنوان یکی از ایلات جدا مانده از آذربایجان محسوب می شوند. بنابراین چگونه ایل مبارز قشقائی می تواند درد و غم برادر و خواهر آذربایجانی خود را در زنجان و مراغه و یا هر جای دیگر آذربایجان عزیز ببیند و نسبت به آن اعتنا نکند؟!

دشمنان گمان نکنند که شیرمردان و ببرزنان ایل قشقائی با دارا بودن آنهمه سابقه تاریخی درمجادله جانبازانه با استعمارگران متجاوز انگلیسی و هم چنین مقاتله سربازانه با رژیمهای ضد انسانی پهلوی ، روح سلحشوریشان را از کف داده و جسارتشان تخته قاپو شده اند!

اگرچه هشت دهه است که قشقائی های مظلوم چه بصورت جغرافیایی و اقلیمی و چه بصورت فرهنگی و اقتصادی در محاصره اسفبار شوونیزم فارس قرار گرفته است اما بی تردید روزی آصلانها و قافلانهای ایلات قشقائی میله های این قفس جعلی را خواهند برید و زندانبانهای جاه طلب را راهی زندان خواهند کرد.

فعالان و روشنفکران قشقائی مطمئن هستند که تقدیر ایل ما بصورت اجتناب ناپذیری با طالع ملت آذربایجان و حوادث تبریز گره خورده است.

فاشیستهای فارس یقین بدانند که اولاد محمد قلی خانها ، سهراب خانها ،علمدار خانها و صوت الدوله های قشقایی هنوز درسنگرهای قتال در کمین دشمنان ایل هستند و شانه به شانه ملت ترک آذربایجان و همچنین دیگر اقوام ترک ایران اعم از ترکمن و خراسانی حرکت خواهند کرد.

ما دانشجویان قشقائی امضاء کننده این بیانیه اقدامات خلاف قانون شوونیزم فارس در آزار و اذیت عزیزان مبارز آذربایجانی در شهرهای مراغه و زنجان را محکوم می کنیم و بعنوان بخش بزرگی از ملت ترک آذربایجان، خود را موظف به ادامه تلاش برای آزادی هم پیمانان خود می دانیم.



گروهی از دانشجویان قشقائی شیراز، اصفهان، فیروزآباد، جهرم، سمیرم (اسامی محفوظ است...سی و یک امضاء)