مروري كوتاه بر صنايع ادبی ضرب المثل های ترکی قشقایی
اسداله مرداني
آتالار سؤزو ( ضرب المثلها) سخنان كوتاه و موجزي است مشتمل بر مسائل اخلاقي ، اجتماعي، فرهنگي و سياسي كه گذشتگان ما به صورت نظم يا نثر بيان نموده و سينه به سينه از زمان آنها به زبان و زمان ما رسيده ، البته تعدادي از اين سخنان گران قدر در كتابهاي قديمي ما مثل دده قورقود، ديوان اللغات ، قوتادغوبيليك و عتبه الحكايه نوشته شده، اما گويندة بسياري از آنها براي ما پوشيده و نامعلوم است. به هر حال اين جملات بسيار زيبا و موثر است از صنايع لفظي و ادبي كه بر تاثير كلام افزوده است . ما در اين مقولة كوتاه به خاطر ضيق وقت به ذكر چند مورد از اين صناعات بسنده ميكنيم :
1ـ تشبيه : در اين جملات تشبيهات زيبايي به كار رفته كه قابل تامل و دقت است.
آداميزاد قاناتسيز قوشدور. ( آدميزاد چون پرندة بي بال و پر است )
يئرينه يئردير ، گوْرونا گوْر( همه اخلاق و رفتارش در زندگي و نيز بعد از مرگ مثل او است.)
اشك تكين گؤزو ائله اوت ـ سودادير ، ( مانند الاغ چشمش به آب و علف است )
آرالاري ايلان اينن يارپيزدير. ( تشابه آنها مثل مار و پونه است).
اينگار قَره د وَه قان گؤرموش ( گويي شتر سياه است كه خون ديده ـ شتر از خون ميترسد )
اينگار بير آلمادير ايكي يئره ائدميشنگ ( گويي سيبي كه دو جا كرده باشند.)
2ـ كنايه :
آشيغيني اوغورلاميشلار ( فريبش دادهاند)،
آغزيم ايچينده قوز ساييرام (خيلي آشكار و واضح ميگويم)،
امجه گينه سود قاچميش. ( خام طمع شده است)
اوتورموش حامام كولو آياغينا ( بدبخت و بيچاره است)،
اولور ياغ تؤكنگ يالايانگ ( بسيار تميز است)،
بورماغيني سوراندير ( بسيار خسيس است).
3ـ ايهام :
آيقره گئجهنينگ اولدوز چوخدور
( منظور از «آيقره گئجه» خفقان و تاريكي است ، اولدوز ايهاما به معني روشنفكر است)،
او منيم ايچ كؤينگيمدير («ايچ كؤينگ» ايهاما به معني محرم اسرار است).
«اينجه رگيني» بولموش («اينجه رگ» در اينجا يعني نقطه ضعف)
بو سؤزو قولاغينگه سيرغي ائد («سيرغي» يعني آويزه گوش )،
يوكونو توتموش («يوك» در اينجا به معني اندوختهاي از مال حلال و حرام است).
4ـ طنز :
صاحبخانهاي به فردي در حال عبور ميگويد بفرمائيد، فوري ميگويد.«آتيمي هارا باغلاييم ؟» صاحبخانه ميگويد «گتير باغلا ديليمه» .
به شخصي كه اهل عبادت نباشد ميگويند «واللا اوروج يئمه گيني گؤرموشم٬ آما ناماز ايدمگيني گؤرمهميشم.
به مهمان سمج و دائمي ميگويند : ناجي گول اسر ، بو ايل كي بورداياق٬ يئنگي ايلده سراسر.
به افراد موفت خور ميگويند : موفت اولا ، كوفت اولا.
از يك فرد ايلي قشقايي ميپرسند كي جهنم آغاز ميشود؟ ميگويد : ياغيش ياغا . دامچي داما ، آرواد دوغا ، قوناق گله.
5ـ طباق ( تضاد) :
آجيليقدان يئمك اولماز ، شيرينليگدن دئمك . (آجي و شيرين هم تضادند )
آغزي آچيقدير ، گؤزو يوموق ( آچيق و يوموق متضادند)
اَيري اوتور٬ دوز دانيش ( اَيري و دوز تضاد دارند)
هر دردين بير درماني وار ( درد و درمان)
هر باش يوخاريدا٬ بير اوزو قوولو وار ( باش يوخاري ـ اوزو قوولو)
6ـ مراعات نظير :
باغا باغبان٬ قويونا چوبان ( باغ و باغبان با هم مراعات نظير و قويون و چوبان نيز باهم)،
باشيما بلا يوخ ديليمدن آيري ( باش و ديل )
بالا بالدان شيريندير ( بال و شيرين )
يازي يامان اولماز ، چوبان آدام ( يازي و چوبان)
هر باشدا بير عقل وار( باش و عقل)
گاميش ، قاميش گؤرموش ، يئمهميش ( گاميش و قاميش)
آندينگ مني اينانديرير، خروس قويروغي يانديرير ( آند و اينانماق)
7ـ جناس :
آدي منيم ، دادي سنين ( آد و داد جناس هستند )
ايت ده گئتدي٬ ايپ ده گئتدي ( ايت و ايپ)
باش يولداشي آز اولار ، آش يولداشي چوخ ( باش و آش )
ياشا باخما ، باشا باخ ( ياش و باش )
آزيمسانما آز يئره ، آلينگ دَيَر داز يئره ( آز و داز)